بعد از چند ساعت تلگرامو باز کردم، دیدم تو کانالش نوشته: «دلم میخواهد داستانی بنویسم که در آن هیچ پدری غروب جمعه نمیرود...» و چه عجیب که دقیقاً غروب جمعه، از جلوی چشمای من، عین همین داستان گذشت.
تسلیت میگم دوست من
کسی به رحمت خدا نرفته ولی دعا کن رحمت خدا شامل حالمون بشه ای مهربون. :)
تسلیت میگم دوست من
کسی به رحمت خدا نرفته ولی دعا کن رحمت خدا شامل حالمون بشه ای مهربون. :)