با چیا زمستونو سر می‌کنم (۱)

هایلایتای رنگیم جلومن برای جدا کردن بخش‌های مختلف و علامت زدن؛ تندتند با اتود هر چی رو به ذهنم می‌رسه، یادداشت می‌کنم. از پشت سر می‌اد در گوشم آروم یه چیزی می‌گه. هندزفریو درمی‌ارم: «دوباره بگو.» یواش می‌گه: «قبول داری بدون امید نمی‌شه درس خوند؟» تو چشاش می‌خندم: «امید می‌خوای؟» می‌گه: «آره! کی بریم استراحت؟» به ساعت گوشیم نگاه می‌کنم: «چهار.» خوش‌حال برمی‌گرده سر جاش. منم می‌ام می‌نویسمش و برمی‌گردم سر کارم. 


نظرات 2 + ارسال نظر
عطیه پنج‌شنبه 19 بهمن 1396 ساعت 17:01

می‌گم شما که بلدی امید بدی انگیزه هم بلدی بدی؟

آخ آخ اون خیلی تخصّصیه. تا چه حد؟!

آسونویس یکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت 18:40

دلم میخواد برای همه پستای شهریور به بعدت هشتگ #فرا_المپیاد بزنم=))

قسمت خودتون بشه ایشالا :))

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد