برای درک عمیق یه سری از کلمهها، لازمه تجربهای به دست بیاری که تو رو دقیقاً شکل اون کلمه بکنه. من بارها تبدیل شدهم به کلمههای مختلف در زبانهای متفاوت ولی هیچ تجربهای مثل رانندگی کردن تو خیابونای خلوت یوسفآباد در حالی که همه جا خیس و سبزه و هر چند ثانیه یه بار، برفپاککن قطرههای بارونو هل میده کنار و ضبط ماشین سرهنگ وزیری «تو ای پری کجایی» میخونه، منو excited نمیکنه. این حس که چند تن ماشینو خودت داری به حرکت درمیاری و نید فور اسپید بازی نمیکنی و در دنیای واقعی میرونی، غیرقابلوصف برام ذوقآوره.
همسایه در اومدیم که ... لابد اگر خیابونش مدبر یا مستوفی باشه کیفشم بیشتر تر میشه :)
اون جا داشتم تمرین میکردم. =)))