یکی از دستمبهکارنمیرهترین بخشا، اعمال اصلاحات ارشاده. کتابه موضوعش جامعهشناسی شهریه و یارو کلاً پنجتا جملهی سیاسی نوشته با ترس و لرز -مزخرفن ولی بههرحال نویسنده خواسته که بنویسهتشون- که چهارتاش باید حذف شه و کلمههای یکیشم انقدر جایگزین خورده که اصلاً معلوم نیست چی بوده. حالا اینا هیچی، هیچی! حتی وسط بحث هنری هم آوردن اسم «نامجو» ممنوعه. اصلاً انقدر دارم حرص میخورم نمونه به ذهنم نمیاد.
بهبه! چقدر قشنگ کتاب چاپ میکنیم! چقدر آزادیم! فقط یه نفر دیگه برای من از فلان و فلان بگه تو این مملکت، جوری با مدرک و سند میزنم تو دهنش که پر خون شه.
مرسی برای عنوان پست و عبارات اول متن! :)))))))
قربانت. :))
ما در کشور خود آزادی داریم اما آزادی نزدیک به مطلق جانم! مثلن میتوانی کتاب چاپ کنی اما نه هر کتابی. و این خودش آزادیست اما آزادی نزدیک به مطلق!
تو هم از خودشونی؟ :)))