دوتا بال می‌خوام که رو شونه‌مه

انقدر باورم نمی‌شه تکلیفای موسوی رو فرستادم که هی می‌رم تو ایمیلای ارسال‌شده‌م، هی صفحه رو دوباره و سه‌باره و ده‌باره لود می‌کنم؛ می‌بینم نه، واقعاً گویا یه چیزی رفته. خوشحالم! و از تهوعی که به خط‌خط اون تقریباً بیست صفحه‌ داشتم، نتونستم یه دور بخونم و چکش کنم حتی. یعنی ممکنه وسط متن موسوی با یه «(ارجاع بده به اون مدخل بی‌صاحاب)»، «سبک‌شناسی کوفتی بهار» یا «بریم شام» مواجه شه. برام مهم نیست. آه خدای من تموم شد! رها رها رها من!

وقتشه برم دوتا امتحان فردامو شروع کنم یا چی؟


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد