تا ماه شبافروزم پشت این پردهها نهان است
باران دیدهام همدم شبم یار آنچنان است
جان میلرزد که ای وای اگر دلم دیگر برنگردد
ماهم به زیر خاک و دلم در این ظلمت زمان است...
[ای باران- علیرضا قربانی]
هر روز و هر شب، امروز و امشب بیشتر از همیشه.
پریشونم، بیقرارم. آسیمهسر شدهم از دلتنگی؛ هیچ کاری هم نمیتونم بکنم. گمونم امروز تو این شهر بارونخوردهٔ خوب فقط من تو خونه بودم، زیر سقف. میباریدم. نمیتونم باور کنم، هیچ نمیتونم باور کنم.
میباری بر مزارش؟ خوش به حالت که بارانی!